جدول جو
جدول جو

معنی جار دئن - جستجوی لغت در جدول جو

جار دئن
بالا بردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جار زدن
تصویر جار زدن
مطلبی را با آواز بلند اطلاع دادن، جار کشیدن
کنایه از فاش کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بار دان
تصویر بار دان
خرجین جوال، صراحی (شراب)
فرهنگ لغت هوشیار
بانگیدن بانگ زدن به آواز بلند درکویها و برزنها امری را به اطلاع عموم رسانیدن ندا در دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جار زن
تصویر جار زن
دادزن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جار زدن
تصویر جار زدن
((زَ دَ))
خبری را با صدای بلند در کوچه و خیابان به اطلاع مردم رساندن
فرهنگ فارسی معین
جان دادن، مردن
فرهنگ گویش مازندرانی
تاب دادن، پرتاب کردن، پیچاندن
فرهنگ گویش مازندرانی
دامنه، بالا کشیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
همه را خبر کردن، اعلام کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
جور بیموئن، جریمان
فرهنگ گویش مازندرانی
برآشفتن، موی بر اندام راست شدن در اثر خشم و یا ترس، نسبت
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع بخش بهنمیر بابل
فرهنگ گویش مازندرانی
پاره کردن
فرهنگ گویش مازندرانی